نوشته‌ها

زیبایی

زیباشناسی

شبستان زیبای مسجد نصیرالملک شیراز

یک دختر بسیار زیبا

زیبایی یکی از مفاهیم فلسفی و مفهومی پیچیده و انتزاعی است.

زیبایی می‌تواند یکی از ویژگی‌های انسان، حیوان، مکان، شی، یا ایده باشد که یک تجربه ادراکی از لذت یا رضایت را در دیگران ایجاد می‌نماید.

انقلاب کانت در فلسفه که به چرخش کپرنیکی کانت مشهور است، توجه به زیبایی را از ابژه به سوژه تغییر داد. در واقع مهم‌ترین تفاوت زیبایی شناسی مدرن با زیبایی شناسی کلاسیک در همین مسئله است که در دوران مدرن زیبایی از ویژگی‌های ذهن نگرنده شناخته شد نه یکی از ویژگی‌های ابژه.

سرشت زیبایی یکی از پایدارترین و بحث‌انگیز موضوعات در فلسفه غرب است و به‌همراه چیستی هنر یکی از دو موضوع اساسی در زیبایی شناسی فلسفی می‌باشد. زیبایی به‌طور سنتی جزو ارزشهای نهایی از جمله خوبی، حقیقت و عدالت شمرده شده‌است.

ویل دورانت عقیده دارد زیبایی زاده میل است. یکی از نشانه‌های برجسته اینکه زیبایی زاده میل است این است که شی مطلوب پس از آنکه به‌دست آمد زیبایی خود را از دست می‌دهد. آنچه می‌خواهیم برای خوبی آن نیست، بلکه برای آن خوب است که آن را می‌خواهیم.
آبی بودن آسمان برای خوشایندی ما نیست، بلکه چشمان ما به تدریج با آسمان آبی خو گرفته آن را خوشایند یافته‌اند. لذت طبیعی هر شکل و رنگی به نسبت تکرار آن در سر گذشت انسان است.
زن نیز برای آن منبع و دستور زیبایی شناخته شد که عشق مرد به زن قوی تر از عشق زن به مرد است اگر چه مدتش کوتاه‌تر است.

جرج سانتایانا عقیده دارد زیبایی لذتی است که وجود خارجی یافته‌است (زیبایی وعده لذت است).

ارایه جدیدترین مقالات زیبایی

ارایه جدیدترین مقالات زیبایی

عنوان مقاله: نگاهي به مفهوم زيبايي شناسي

چکیده:

از سده هيجدهم به اين سو، زيبايي شناسي به عنوان يک علم، بر آن شد که راه علوم طبيعي را پيش گيرد و مانند علم فيزيک، شيمي يا زيست شناسي با روشهاي اين علوم عمل کند، ولي به زودي معلوم شد که زيبايي شناسي بر خلاف علوم طبيعي، تاثير عاطفي دارد و نمي توان آن را در آزمايشگاه، مانند پديده هاي بي جان يا جانداراني همچون خرگوش مورد آزمايش قرار داد.
در حال حاضر، زيبايي شناسي با آنکه علم جواني نيست به دليل دو مانعي که در مقابل آن قرار داشته، به حد کافي از نظام برخوردار نشده است. از يک طرف، زيبايي شناسي همانند روانشناسي، باحالات و عوالم دروني انساني، يعني ادراک و عاطفه، غم و شادي، زيبايي و اراده و غريزه سرو کار دارد و از طرف ديگر، مفهوم و احکام آن شديدا نسبي است؛ به اين معني که هر کس يا هر گروه مفاهيم زيباي شناسي را به خواست خود تعبير و ارزش گذاري مي کند و ما را به اصول يا الگوهاي سنجيده اي که فرايند هنرآفريني و هنرپذيري را هدايت و تسهيل کنند، نايل مي گرداند. با اين که زيبايي شناسان در مورد ملاکهاي زيبايي، همداستان نيستند، هر شيئي يا پديده اي را که در هنرپذير، احساس خوشايندي برانگيزد، اعم از اينکه زمينه اي طبيعي يا هنري داشته باشد، زيبا و برخوردار از زيبايي مي دانند.
هر چند نويسندگان و شاعران ايراني از زيبايي، بسيار سخن گفته اند، اما از اين مفهوم تعريف روشني به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زيبايي يافته اند، نمونه هاي زيرين از اين واقعيت، حکايت مي کنند:

به چه مانند کنم در همه آفاق تو را      هر چه در وهم من آيد تو از آن خوبتري
يا
آخر چه بلايي تو که در وهم نيايي        بسيار بگفتيم و نکرديم بيانت

 

دانلود مقاله زیبایی